در عصر حاضر، جوامع پیوسته با طیف وسیعی از بحرانها، اعم از بلایای طبیعی، همهگیریهای بهداشتی، نوسانات اقتصادی و چالشهای اجتماعی، روبرو میشوند. در این شرایط، مفهوم تابآوری اجتماعی به عنوان توانایی یک جامعه برای مقاومت، انطباق و بازسازی مؤثر پس از شوکها، اهمیت حیاتی پیدا میکند. برای تقویت این توانمندی و تدوین سیاستهای کارآمد، سنجش دقیق و جامع تابآوری اجتماعی در سطح ملی ضروری است
تابآوری اجتماعی و ضرورت سنجش آن:
تابآوری اجتماعی، فراتر از صرفِ مقاومت در برابر یک ضربه، به ظرفیت یک سیستم اجتماعی برای حفظ انسجام، عملکرد و حتی تحول مثبت در مواجهه با اختلالات بزرگ اشاره دارد. این مفهوم شامل ابعاد پیشگیری، آمادگی، واکنش و بازیابی میشود. سنجش تابآوری اجتماعی، به معنای ارزیابی مستمر و سیستماتیک توانمندیهای جامعه در هر یک از این ابعاد است. دلایل اصلی ضرورت سنجش تابآوری عبارتند از:
تشخیص نقاط قوت و ضعف: سنجش تابآوری، امکان شناسایی دقیق حوزههایی را فراهم میکند که در برابر بحران آسیبپذیرتر هستند و یا دارای ظرفیتهای پنهان برای واکنش مؤثر هستند.
هدایت سیاستگذاری و تخصیص منابع: دادههای حاصل از سنجش، مبنایی برای تدوین سیاستهای پیشگیرانه، برنامههای آمادگی و تخصیص بهینه منابع در مناطق و بخشهای مختلف کشور فراهم میآورند.
افزایش پاسخگویی و شفافیت: امکان ارزیابی اثربخشی سیاستها و برنامهها در ارتقای تابآوری اجتماعی فراهم میشود، که به افزایش پاسخگویی نهادها منجر میگردد.
آیندهنگری و کاهش ریسک: با درک وضعیت فعلی تابآوری، میتوان سناریوهای آینده را بهتر پیشبینی کرد و ریسکهای بالقوه را کاهش داد. این رویکرد علمی، مبنایی برای مدیریت هوشمندانه و پیشگیرانه بحرانها در سطح ملی ایجاد میکند.
دستهبندی شاخصهای کلیدی سنجش تابآوری اجتماعی
شاخصهای تابآوری اجتماعی را میتوان در ابعاد مختلفی دستهبندی کرد که هر یک به جنبههای خاصی از ظرفیت جامعه برای مواجهه با بحران میپردازند:
الف) شاخصهای اقتصادی: این شاخصها به توانمندی اقتصادی افراد، خانوارها و جوامع برای مقاومت در برابر شوکهای اقتصادی و بازیابی پس از آنها میپردازند.
امنیت معیشتی و درآمد: سطح درآمد سرانه، نرخ بیکاری، توزیع درآمد و شاخصهای فقر در جامعه مورد سنجش قرار میگیرند.
امنیت غذایی: دسترسی پایدار و کافی به غذا برای همه افراد جامعه ارزیابی میشود.
دسترسی به خدمات مالی: وجود و دسترسی به خدمات بانکی، بیمه و اعتبارات، قابلیت افراد را برای مقابله با بحران افزایش میدهد.
ب) شاخصهای اجتماعی و فرهنگی: این شاخصها بر سرمایه اجتماعی، انسجام جامعه و شبکههای حمایتی تأکید دارند.
سرمایه اجتماعی و اعتماد: سطح اعتماد متقابل میان شهروندان و اعتماد به نهادهای دولتی و عمومی سنجیده میشود.
مشارکت مدنی و شبکههای حمایتی: نرخ مشارکت در سازمانهای مردمنهاد، گروههای داوطلب و وجود شبکههای حمایتی غیررسمی ارزیابی میگردد.
همبستگی اجتماعی و تنوع فرهنگی: وجود ارزشهای مشترک، پذیرش تنوع و کاهش تعارضات اجتماعی به انسجام جامعه کمک میکند.
ج) شاخصهای زیرساختی و محیطی: این شاخصها به پایداری زیرساختهای حیاتی و مدیریت منابع طبیعی میپردازند.
کیفیت و تابآوری زیرساختها: پایداری شبکههای آب، برق، گاز، حملونقل و ارتباطات در برابر شوکها ارزیابی میشود.
مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست: پایداری منابع آبی، خاکی و کیفیت هوا و رویکردهای مدیریت ریسکهای زیستمحیطی سنجیده میشود.
د) شاخصهای حکمرانی و نهادی: این شاخصها به کیفیت نهادهای دولتی، شفافیت و اثربخشی آنها در مدیریت بحرانها اشاره دارند.
حاکمیت قانون و شفافیت: سطح رعایت قانون، مبارزه با فساد و شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری ارزیابی میشود.
پاسخگویی و اثربخشی نهادها: توانایی نهادها در ارائه خدمات، واکنش سریع به بحران و هماهنگی میان بخشهای مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.
ظرفیت برنامهریزی و آمادگی بحران: وجود و کیفیت طرحهای مدیریت بحران، آموزشهای عمومی و رزمایشهای آمادگی ارزیابی میشود.
چگونگی بهکارگیری شاخصها در سیاستگذاری ملی
سنجش تابآوری اجتماعی، تنها به جمعآوری دادهها محدود نمیشود؛ بلکه نیازمند یک رویکرد سیستماتیک برای بهکارگیری این اطلاعات در فرآیند سیاستگذاری و مدیریت است. این مراحل شامل موارد زیر هستند:
جمعآوری منظم دادهها: دادههای مربوط به هر شاخص باید به طور منظم و با روشهای علمی (پیمایش، دادههای ثبتی، تحلیل محتوا) جمعآوری شوند.
تحلیل و مدلسازی: دادههای جمعآوری شده باید با استفاده از ابزارهای آماری، مدلسازی سیستمی و تکنیکهای علوم داده، تحلیل شوند تا الگوها، روندها و روابط پنهان شناسایی گردند. این تحلیلها باید نقاط اهرمی و گلوگاههای تابآوری را مشخص کنند.
تهیه گزارشهای سیاستی: نتایج تحلیلها باید به صورت گزارشهای سیاستی قابل فهم و کاربردی برای تصمیمگیران ارشد تهیه شوند. این گزارشها باید بر مبنای شواهد، راهکارهای عملی و قابل اجرا را پیشنهاد دهند.
تخصیص منابع و برنامهریزی راهبردی: بر اساس بینشهای حاصل از شاخصها، منابع مالی، انسانی و لجستیکی باید به صورت هدفمند به حوزههایی که نیازمند تقویت تابآوری هستند، تخصیص یابند.
پایش و بازخورد مستمر: اجرای سیاستها و برنامهها باید به طور مستمر پایش شود و نتایج به عنوان بازخورد برای اصلاح و بهبود فرآیندها به کار روند. این رویکرد چرخهای، امکان ارتقای مداوم تابآوری اجتماعی را فراهم میکند.
چالشها و افقهای پیش رو در ایران
توسعه و بهکارگیری مؤثر شاخصهای تابآوری اجتماعی در ایران با چالشهایی روبرو است:
ناهمگونی دادهها و فقدان یکپارچگی: فقدان یک سیستم یکپارچه برای جمعآوری و مدیریت دادههای مرتبط با ابعاد مختلف تابآوری، یک چالش اساسی است.
نیاز به بومیسازی شاخصها: شاخصهای جهانی باید با توجه به بافت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران بومیسازی شوند تا اعتبار و کاربردپذیری بیشتری داشته باشند.
شکاف مهارتی: نیاز به تربیت نیروی انسانی متخصص در تحلیل دادههای پیچیده و مدلسازی تابآوری در سطوح مختلف.
فرهنگ تصمیمگیری: ترویج فرهنگ تصمیمگیری مبتنی بر شواهد و دادهها در میان سیاستگذاران و مدیران ارشد، یک ضرورت است. "مرکز پژوهشی آرا" با انجام پژوهشهای کاربردی، طراحی چارچوبهای بومی سنجش تابآوری و برگزاری کارگاههای آموزشی، به دنبال غلبه بر این چالشها و توانمندسازی کشور در این حوزه استراتژیک است. باور بر این است که آیندهای تابآور برای ایران، با سنجش دقیق و برنامهریزی هوشمندانه محقق میشود.
نتیجهگیری
شاخصهای کلیدی سنجش تابآوری اجتماعی، ابزارهای حیاتی برای درک، ارزیابی و تقویت پایداری جامعه در برابر بحرانها هستند. این شاخصها به سیاستگذاران و مدیران امکان میدهند تا با بینشی عمیقتر، راهبردهای مؤثرتری را طراحی و اجرا کنند.
